رفاقت
تجربه ها و خاطرات من

چهار شنبه 6 شهريور 1392
ن : کامی

رفاقت

به نام خدا

سلام خواستم با سه تا از دوستا یه شرکت بزنیم یعنی یکیشون اصله کاری بود و من سرمایه ای نذاشته بودم هیچی دیگه تو یه اختلاف قشنگ اب پاکی رو ریخت تو دستم .الان فهمیدم که باید فقط به خودم متکی باشم و الان دارم یه تخصصی یاد میگیرم حتی باهاش پول هم درنیاد باز هم تخصصه . البته اینا رفیق فابریکا بودن وای به حال دوست معمولیا.

میگن آدم هر طوری باشه چند برابر اون خصلت ها توی کسانی که باهاشون دوست میشه هست . من میترسم و ناراحتم که چرا چند مدتی دوستایی که جذب میکنم یا چشم چران هستن و یا دیگه اخرش و با دوس دختراشون.... . امروز یکیشون پیشم خاطراتشو تعریف کرد والا اگه بخوام همشونو ترک کنم باید تنها بمونم نکته ی مهمتر اینکه هم گروهیم هست.

*****************************************************************************

امروز تو خیابون داشتم با تلفن حرف میزدم که صدای اذون اومد برای راحت تر حرف زدن رفتم تو یه کوچه ی خلوت ، چند ده متری جلو رفتم و وقتی گوشی رو قطع کردم به سمت راستم نگاه کردم صحنه ی زیبایی دیدم : هو داشت تاریک میشد یک مسجد اونجا بود صدای موذن زاده هم میومد کنار گلدسته ها هم قرمزی خاصی تو اسمون بود اصلا نمی شد که نری و نماز نخونی. ولی نمیدونم چرا موقع نماز هی چیزهای مختلف تو ذهنم میومد فقط لبمتکون میخورد . 

خدایا تیرگی های دلمون فقط با شیشه پاک کن ساخت تو پاک میشه. کافیه شیرینی عبادت رو تو دلم بذاری.

 



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







:: برچسب‌ها: آب پاکی, دوستی , رفاقت, ,



تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان جرف دل جوون 20 ساله و آدرس kami45.LoxBlog.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.