تجربه ها و خاطرات من

پنج شنبه 28 دی 1391
ن : کامی

قهرمانی که بدون مسابقه قهرمان میشود

 

بسم الله الرحمن الرحیم
چگونه شکر این نعمت گذارم ////// که زور مردم آزاری ندارم
این بیت شعر رو اگه بسطش بدیم میتونیم توی معانی دیگری هم بکار ببریم:
چگونه شکر این نعمت گذارم/////// که فرصت و مجال گناه کردن ندارم
هرچند قافیه ی درستی پیدا نکرد ولی انگار برای بیشتر جوونای ما که فکر میکنن مذهبی هستن صادقه . بعضی از ماها به علت اینکه در یک خانواده ی مذهبی و یا شبه مذهبی متولد شدیم و وسایل و شرایط گناه و معصیت در اختیار نداشتیم سالم مانده ایم که این خود مایه ی شکر و دعاگوییست ولی وقتی گستره ی جهان ما بزرگ تر شد و خوراک نفس و شهوت آماده تر شد ممکن است آن قهرمانی که در مسابقه های بی حریف همیشه اول می شد شکست سختی بخورد مثال های گوناگونی می آورم: منظ.ورم همون کسایی هستن که آب ندیدن وگرنه شناگرهای ماهری هستن . بر سبیل مثال یک جوان مذهبی (از همان نوع که عرض کردم) وقتی از آن محیط امن پا فراتر می گذارد و به شهر دیگر و خوابگاه ها با آن شرایط که آشناییم می رود بعد از 2 سال که به خانه بر می گردد دیگر همان آدم متعصب نیست .کلا زیر و رو شده .بله دین داری همینجوری و موروثی حفاظ محکمی نمی تونه مقابل این خطرات باشه و دین داری با تحقیق ولی بدون عشق به خدا و پیامبر و اهل بیتش هم همین طور.
مثال دیگر دیدن فیلم های پورن و گسترش افکار و تصورات سکسولوژِی قبل از خواب هست. که درصد خیلی عظیمی از جوان ها معتاد به تماشای پورن هستند. شاید مثال دوم کوچکتر از مثال اول به نظر بیاد ولی بسیار رایج و بسیار خطرناکه . توی همون غرب و اروپا که این آثار تولید میشه مخالفتهای خیلی زیادی وجود داره ولی سود بسیار زیاد این صنعت سبب ادامه ی این تولیدات شیطانی شده.
یکی از دوستانم میگفت من بارها این گونه فیلم ها دیده ام ولی آسیبی به دینم نزده . ولی آسیب های دراز مدتی روی جسم و روانش گذاشته که الان خیلی به دین بی تفاوت شده.
خب درمان چیست؟
دروازه های ورود و خروج هر کشور از اهمیت خیلی خیلی زیادی برخودارند و با حساسیت ویژه ای اجازه ی ورود و خروج کالا و ...... صادر میشه. حالا بیاید ما فکر کنیم که دروازه های ورود و خروج وجودمون چیه ؟ گوش و چشم و زبان .
آیا ما مراقبت کافی درباره ی وارد وخارج شدگان وجودمون انجام میدیم .این نکته از اهمیت فوق العاده زیادی برای تعلیم و تربیت انسان و حتی ارزش و احترامی که به او قائل می شوند دارد . به کسی که هیچ کنترل بر ورود و خروج وجودش و اعمالش ندارد دیوانه گفته می شود و کسانی که به آنها اهمیت نمی دهند که اثریت باشیم نادان گفته می شود.
بابا طاهر یک راه حلی برای ما عرضه می کند:
زدست دیده و دل هردو فریاد////که هرچه دیده بیند دل کند یاد
بسازم خنجری نیشش زفولاد////// زنم بر دیده تا دل گرددآزاد
خب اینم یه حرفیه قشنگ با یه خنجر می زنیم چشم و کور میکنیم تا هیچی نشنویم که مبادا هوس غیر خدا به سرمون بزنه ولی حالا گوشمون چیزی شنید چی؟ خب یه تیغ دیگه میسازیم میزنیم گوش رو هم ناکار میکنیم حالا میشی یه انسان درست حسابی.!
من که این راه رو امتحان نمیکنم ولی انصافا راه آسونی بود چون مقابله کردن با نفس خیلی سخت تر از کور کردنه چشم هاست.
مراقبت مراقبت از خویشتن و اعمال تنها راه این هست که کار سخت و طاقت فرسایی هست اما اما وقتی کسی بتونه و این سختی های مقابله با نفس رو تحمل کنه به یک شیرینی بی انتهایی میرسه که باور کنید باور کنید لذات جنسی در بهترین شرایط به گرد پاش هم نمیرسه.
فکر میکنم من کم اطلاع تر از آنم که بیش از این، پا در این وادی بگذارم .
حالا من که این حرفارو میزنم فکر نکنید خودم از اسمون اومدم هیچ گناهی نمیکنم اینا همون دردای من هستن که دارم به خودم هم یاداوری میکنم آخه حرف زدن خیلی راحت تر از عمل کردنه خیلی راحت تره.
ببخشین که گاهی کتابی و گاهی خودمونی حرف زدم خب دیگه حالا شده.
خاطره-حرف دل جوون 20 ساله



تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان جرف دل جوون 20 ساله و آدرس kami45.LoxBlog.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.